Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از مهر شنیدن داستان عاشقی پلنگ آن‌چنان جذاب است که می‌تواند مدت‌ها ذهن و فکر شنونده را با خود درگیر کند، قصه‌ای ناب و کهن که در دل روستای ییلاقی حاشیه جنگل در مازندران رخ داده است.

قصه مینا و پلنگ عاشقانه‌ای ناب بین یک پلنگ و دختری روستایی به نام مینا است، این قصه همیشه و در همه فصول شنیدنی و پررمز و راز است و نوروز بهانه‌ای است تا دوباره این افسانه کهن و قدیمی برای اعضای خانواده بازگو شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

افسانه مینا و پلنگ از آنجا ریشه می‌گیرد که پلنگ شیفته آواز مینا دختر کندلوسی می‌شود که هر شب در اتاقش آواز می‌خواند. این آغاز قصه‌ای عاشقانه و واقعی با طعم افسانه و زیبایی است و هرشب پلنگ با گذر از کوهستان‌ها و جنگل خود را به حاشیه پنجره خانه می‌رساند و به آواز دخترک گوش می‌داد.

افسانه مینا و پلنگ از آنجا ریشه می‌گیرد که پلنگ شیفته آواز مینا دختر کندلوسی می‌شود که هر شب در اتاقش آواز می‌خواند. این آغاز قصه‌ای عاشقانه و واقعی با طعم افسانه و زیبایی است

سرانجام شبی پلنگ بر اثر گلوله مردمان دهکده با تنی زخمی راه جنگل را در میان زمستان سرد و برفی طی می‌کند و مینا به هوای یافتنش شب هنگام به سیاهی جنگل و سوز و سرما می‌زند، در آن شب مینا دلش می‌خواست دردناک‌ترین ترانه و آوازش را بخواند. شبی سرد و تاریک، مینا آوازخوانان پا به جنگل مه گرفته گذاشت و برای همیشه در چشم تر جنگل گم شد و هیچ‌گاه دیگر خبری از آمدن مینا و پلنگ در فضای دهکده نپیچید.

کارشناس میراث فرهنگی مازندران در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه مازندران قصه‌های کهن و بومی فراوانی برای بازخوانی در ایام نوروز و ماندن در خانه دارد، می‌گوید: قصه مینا و پلنگ بیش از یک‌صد سال پیش بین سال‌های ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۵ در یکی از روستاهای ییلاقی مازندران به نام کندلوس در کوهستان‌های نوشهر در میان جنگل‌های انبوه و دست نخورده آن زمان به‌وقوع می‌پیوندد که شاید در جهان بی‌نظیر بوده است.

محسن اکبرپور افزود: قصه‌های فراوان و اشعار دلنشین زیادی از قصه مینا و پلنگ سال‌ها پس از مرگ این دو نقل شده و سرانجام ناتمام این قصه، ذائقه بسیاری از مردان و زنان دیار کجور را به سرایش واداشت؛ قصه‌هایی که هنوز بر لبان اهالی این مرز و بوم زمزمه می‌شود. هنوز پیرمردها و پیرزن‌های کندولوس ۷۰ تا ۸۰ سال با چشمانی اشک‌آلود از این دو تعریف می‌کردند.

بازی‌هایی که به خانه‌ها صفا می‌دهد

علاوه بر قصه‌های ناب و کهن، بازی‌های بومی و محلی زیادی در مازندران وجود دارد که مختص اعضای خانواده است، مرغانه جنگی، پاسنگ کا، فرفرک و بازی پرپر از جمله آن است.

کارشناس فرهنگی میراث فرهنگی مازندران با اشاره به شناسایی ۱۴۷ بازی بومی و محلی در مازندران، بیان کرد: بسیاری از این بازی‌ها برای انجام در خانه‌ها و کنار اعضای خانواده مفید است.

طوبی اصانلو ادامه داد: بازی پرپر که در آنان سرگروه نام اشیا و یا حیوانی را می‌برد و اعضای گروه باید انگشتشان را به عنوان پر بالا برند و اگر نامی را بگوید که پر نداشته باشد و کسی به اشتباه بگوید پر باید به عنوان جریمه، صدای حیوان را دربیاورد.

وی افزود: بورده بودره، مال کاه، پلنگ لاش، بازی انکرا ونکرو، مرده بازی، آغوزکاه، میچکا پرتیکاپر، اینک را اونک را، مرغنه جنگی، یک چک دو چک و چرخک کا از بازی‌های بومی و محلی مازندران هستند که برخی از آن قابلیت انجام در کنار اعضای خانواده را دارد.

وی با بیان اینکه بازی‌های بومی درواقع برگرفته از فرهنگ و سنت هر منطقه است، اظهار کرد: امسال به دلیل شیوع کرونا، انجام برخی از بازی‌ها ممکن نیست ولی در گذشته این بازی‌ها در قالب جشنواره‌های بومی و محلی اجرا می‌شد و ایام نوروز فرصت خوبی برای اجرای آن بوده است.

چمیلیک، آیترک، گونترک (ماه میخوام، آفتاب میخوام)، اته بزهکا، ادنگ قلوک، ارکون ورکون، ارنگ و مرنگ، استا میخوام بیایم از باغت گل بچینم، اغوزچالی، السلام‌علیک خال خال که، اودنگه‌تیر، بلنیکا، بورد- بورد (رفت، رفت)، پاچوبازی، پکپکی، پلنگ پرشی، پنجه، پیشه‌کا، تب وچه له، تبکا (توپ‌بازی)، ترنابازی، توپا قاچ، تلاجنگی، جوزکا، جهنم‌کا، چرخک‌کا، چش بهچش، چک بهچک، چلیک‌کا، چلی مالکا، چوخرسواری، چهارراه، خرجین هاله، خرسواری، دچرخه‌کا، دسه بزهکا، دغل‌بازی، دنقول‌کا، دیواری، ذکر خنجر، رسنکا، رسنکیوک، زوزو، سر بپریکا، سرسنگ به‌سنگ، سنگ‌چران، سنگ‌کشتی، سیتکا، شاهوزیرکا، شیر و پلنگ، شیطان‌بازی، علیخان جرجور، قابکا، کشتی باشال، کشتی کمری، کلاحسابه، کلک‌تراش، کمربندبازی، کیوبه، گیروش (ترکمنی)، گزکا، گودلهزنی، لاپهکا، لیسبرلیس، مردخدا، مرغنه جنگی، نعش، وجهکا، هفت‌سنگ، یک چک دو چک، یک دبه - دو دبه و… از دیگر بازی‌های محلی است که ماهیت آن‌را می‌توان در نوروز برای کودکان تعریف کرد.

عروسک‌های بومی و دست‌ساز که در نوروز جان می‌گیرند

بیش از ۶۰ عروسک بومی و محلی در مازندران شناسایی شده که برخی از این دست ساخت‌های بومی در نوروز و در دستان کودکان و نوجوانان مازندران، جان دوباره می‌گیرد. عروسک‌های بومی مازندران دست ساخته‌های جنگل‌نشینان و چوپانان منطقه است که گاه کاربردهای دارویی و اعتقادی نیز دارند و عروس تادونه از جمله آن است.

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مازندران در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه برخی عروسک‌ها دست‌ساز اهالی منطقه است، یادآور شد: عروسک تادونه برای چشم زخم کاربرد دارد و اسکلت این عروسک از چوب با نقش‌های ساده و زیبا است.

سیف‌الله فرزانه ادامه داد: عروسک‌های منطقه مالخوست کیاسر و اورست شامل عروس‌های پارچه‌ای زن و مرد از دیگر عروسک‌های محلی است که برای ثبت نیز به میراث فرهنگی ارسال شده است.

وی با بیان اینکه یک عروسک دیگر به عنوان کتراگلین سمبل باران‌خواهی در غرب مازندران شناسایی شده است، گفت: این عروسک نیز برای ثبت ملی به سازمان ارسال شده است.

براساس این گزارش، فرصت تعطیلات نوروزی و در خانه ماندن برای حفظ سلامت و پیشگیری از شیوع ویروس کرونا بهانه‌ای برای بازخوانی داستان‌ها، مثل‌ها، متل ها و جان‌بخشی به عروسک‌های بومی و محلی است تا غبار فراموشی از این داشته‌های فرهنگی و هنری زدوده و نسل نو و کودک با این میراث کهن آشنا شوند.

کد خبر 495783 برچسب‌ها استان مازندران بازی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: استان مازندران بازی بومی و محلی اعضای خانواده میراث فرهنگی مینا و پلنگ عروسک ها بازی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۴۱۱۲۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان قتل مدیر عالیرتبه شهرداری تهران با خیانت همسرش

۱۲ بهمن ماه سال گذشته خبر فوت محمد امیرآبادی، مدیرکل دفتر پایش برنامه، کنترل پروژه و ارزیابی عملکرد شهرداری تهران توسط رسانه‌ها و پایگاه خبری شهرداری تهران منتشر شد.

 

به گزارش مهر، امیرآبادی استادیار مهندسی حمل و نقل در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه سال ۱۴۰۰ با حکم علیرضا زاکانی شهردار تهران به عنوان مدیرکل دفتر پایش برنامه، کنترل پروژه و ارزیابی عملکرد شهرداری تهران منصوب شده بود.

اعضای بدن محمد امیرآبادی نیز پس از مرگش به بیماران نیازمند اهدا شد.

اما حالا مشخص شده قتل مدیر شهرداری تهران به دست همسرش صورت گرفته است.

یکی از روزنامه‌های کثیر الانتشار در تشریح این پرونده نوشته است؛ ماجرا از این قرار است که ۱۲ بهمن زن جوانی با پلیس تماس گرفته و از مرگ شوهرش در خانه خبر داده است. همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم قرار بود امروز صبح همسرم بدنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم، اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است.

در حالی که زن جوان چنین ادعایی داشت، به دستور بازپرس محسن اختیاری، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی بیشتر ماجرا وارد عمل شدند. اما بررسی شیلنگ گاز نشان داد علت پارگی پوسیدگی نبوده است بلکه حدود یک ماه قبل تعویض شده بود و با یک برش عرضی و عمدی پاره شده است. بدین ترتیب فرضیه گاز گرفتگی و حادثه رنگ باخت و تحقیقات روی موضوع قتل متمرکز شد.

این بار کارآگاهان در تحقیق از همسر مرد جوان با سناریوی دیگری از جانب وی روبه‌رو شدند، زن جوان در ادعای جدیدی گفت: تصور می‌کنم همسرم دست به خودکشی زده باشد. او این اواخر دچار افسردگی شده بود و صحبت از خودکشی می‌کرد. احتمالاً خودش با بریدن شیلنگ اجاق گاز به زندگی‌اش پایان داده است.

در حالی که وی چنین ادعایی داشت، اما بررسی‌ها نشان می‌داد مرد جوان کاملاً سالم و در حالت طبیعی بوده و هیچ مشکل روحی و مالی نداشته است. اما در ادامه مشخص شد وی با همسرش اختلافات خانوادگی زیادی داشته است. اختلافی که می‌توانست انگیزه‌ای برای قتل باشد.

بدین ترتیب زن جوان به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته شد و بررسی‌ها نشان می‌داد وی با یکی از همکاران شوهرش به نام کیوان در تماس بوده است. شب قبل از حادثه نیز، با این مرد تماس گرفته و با هماهنگی او، خانه را ترک کرده است.

نام کیوان نیز به عنوان دومین مظنون پرونده در لیست مأموران نوشته شد و تحقیقات نشان می‌داد که کیوان با مقتول بر سر مسائل کاری اختلاف شدیدی داشته است. کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات؛ به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف خانه مقتول پرداختند.

دوربین‌ها نشان می‌داد که ساعت یک بامداد کیوان با کلید وارد ساختمان محل زندگی مقتول شده و حدود ساعت ۵ صبح از ساختمان خارج شده است. این ورود و خروج در شبی رخ داده بود که به نظر می‌رسید آرش بر اثر گاز گرفتگی جانش را از دست داده بود.

به دستور بازپرس جنایی زن و مرد جوان بازداشت شدند. این بار زن جوان کیوان را عامل قتل شوهرش معرفی کرد و گفت: کیوان در ظاهر با شوهرم دوست صمیمی بود، اما در باطن بشدت به او حسودی می‌کرد.

چند روز قبل از جنایت، به صورت اتفاقی زمانی که قصد داشتم به محل کارم بروم، کیوان را کنار خیابان دیدم او مرا به محل کارم رساند. نمی‌دانم چطور او کلید خانه را از کیفم برداشته بود که من متوجه نشدم. شب حادثه هم که به خانه مادرم رفتم، او از فرصت استفاده کرده بود و همسرم را به قتل رسانده بود.

باتوجه به مدارکی که در تحقیقات به دست آمده بود، از کیوان به عنوان عامل جنایت تحقیق شد. مرد جوان ابتدا منکر قتل شد، اما در ادامه گفت: با مقتول اختلاف داشتم، همه او را دوست داشتند. با اینکه من و او همکار بودیم، اما حقوق او بیشتر از من بود و همکارانم جور دیگری با او برخورد می‌کردند. همه این‌ها باعث شده بود به او حسودی کنم و دلم می‌خواست از او انتقام بگیرم. در رفت و آمد‌هایی که به خانه‌اش داشتم، رابطه‌ام با همسرش صمیمی‌تر شد و متوجه شدم که او نیز دلخوشی از شوهرش ندارد. حسادت من و اختلاف همسرش باعث شد که رابطه مان بیشتر شود. درنهایت تصمیم به قتل او گرفتیم.

در ادامه تحقیقات مرد جوان به قتل همکارش به خاطر حسادت اعتراف کرد. او در رابطه با جنایت گفت: کلید خانه را از همسرش گرفتم و شب قبل او به بهانه دیدن مادرش، خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود وارد خانه شدم و به او داروی بی‌هوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد.

در حالی مرد جوان به قتل اعتراف کرد که متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را مسمومیت با دارو اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت متهمان به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شده‌اند.

دیگر خبرها

  • داستان قتل مدیر عالیرتبه شهرداری تهران با خیانت همسرش
  • تمرکز نشر صاد بر انتشار داستان‌هایی با روایت ایرانی است
  • مشاهده پلنگ در منطقۀ سبزکوه
  • تصاویری از گشت و گذار پلنگ ایرانی در منطقه حفاظت شده سبزکوه
  • مشاهده پلنگ در منطقۀ سبزکوه چهارمحال‌وبختیاری
  • مشاهده پلنگ درسبزکوه چهارمحال و بختیاری
  • مشاهده و ثبت پلنگ در منطقه حفاظت‌شده سبزکوه
  • افتتاح نمایشگاه نقشه‌‌های تاریخی خلیج‌فارس و عروسک‌های بومی اقوام ایرانی
  • افتتاح دو نمایشگاه نقشه های تاریخی و کهن خلیج فارس و عروسک های بومی اقوام ایرانی
  • افتتاح دو نمایشگاه نقشه های تاریخی و کهن خلیج فارس و عروسک های بومی اقوام ایرانی برای اولین بار در خوزستان